یـا شـهـیـد
۱۸ اسفند ۱۳۹۳
2165

امان از شام …

به گزارش یا شهید ،حسن شمشادی خبرنگار واحد مرکزی خبر ،در بغداد ، دمشق ، غوطه شرقی ، قنیطره ، زینبیه و هر جای دیگری است که به وسعت خط مقاومت اطلاع رسانی لازم داشته باشد.نام او هشت سال است که با آتش و خون و حماسه پیوند یافته و او را صدای گویای مقاومت […]

به گزارش یا شهید ،حسن شمشادی خبرنگار واحد مرکزی خبر ،در بغداد ، دمشق ، غوطه شرقی ، قنیطره ، زینبیه و هر جای دیگری است که به وسعت خط مقاومت اطلاع رسانی لازم داشته باشد.نام او هشت سال است که با آتش و خون و حماسه پیوند یافته و او را صدای گویای مقاومت کرده است.در آخرین نوشته وی در فضای مجازی ، روایت ماندگاری از آخرین لحظات مجاهدت یک مدافع حریم آل الله ،شهید مهدی صابری به چشم می خورد.نوشتاری که به نقل از او، شنیدن صدایش آتش به جانش افکنده و وی را بر آن داشته تا حماسه این صحنه ماندگار را به تصوبر بکشاند.باشد که سرخی خون ریخته شده مجاهدان راه خداو مدافعان حریم آل الله در سرزمین های شام ، نشانی باشد از سرخ فامی آسمان زندگی آینده بشریت؛ که نوید طلوعی عنقریب است  …

 فايل صوتي جانسوزي بدستم رسيده است  از مدافع حرم،شهید مهدی صابری دقايقي پيش از شهادت ، در چند ده متري تروريست ها جانم سوخت از شنیدن صدايِ شهيدمهدي صابري…

 

 

10983684_908254395899697_1883410101_n

شهید مدافع حرم مهدی صابری

 

” دقيقا مقابلمون، تكفيريهاي لعنتي اند

تعدادِ زخمي هامون رفته بالا

دلمون گرمه به حضرت زينب

دو تا شهيد داديم، هشت تا زخمي، ولي دلمون گرمه كه راه خوبي رو انتخاب كرديم

شارژِ موبايلم تموم شده، ديگه زياد نميتونم صحبت كنم 

چون مموري هاي گوشي ام رو برداشته بودم، حافظه اي براي ضبط فيلم ندارم .

نفس عميقي مي كشد و ادامه مي دهد  :

اگه ما رو بعد ديديد كه هيچ، توفيق ازمون سلب شده

يا حسين … اگرم نديديد، ما رو حلال كنيد، از ته دل حلال كنيد

خيلي بد كرديم ، خيلي 

بندگي خدا رو نكرديم …

  هق هق گريه امانش نمي دهد  .. با بغضي در گلو به سختي مي گويد :


” خدايا بنده خوبي برات نبودم”

 شرايطِ سختيه 

گريٓم نه از ترس بود

از اينكه بندگي خدا رو نكردم بود.


يا حسينِ زهرا …

  صداي تك تير اندازها قطع نمي شود ، ادامه مي دهد :

اين خمپاره اخري، يكي از بچه ها، پاي چپش قطع شد

دستام الان پر خونه 

موبايلم هم، همينطور

الان پايِ قطع شدش، يه طرف، تنش يه طرف .. “يا حسين، يا حسين” …

 گويا يكي از نيروهايش اجازه عقب نشيني مي خواهد ، فرياد مي زند  :

نه نه ! عقب نشيني تو كار نيست، سنگر رو حفظ كن ! سنگر رو حفظ كن !!!

 در اخر، پشت بيسيم از هم رزمانش مي خواهد اگر ميتوانند كسي را بفرستند كه برايشان اب ببرد:

 غلامحسين ابوعلي ميتوني كسي رو بفرستي يه قدري آب براي ما بياره؟
 آب خودمون هيچي نداريم برادر

پاسخ منفي است !می گوید :

يا علي ، كربلا، يا علي كربلا … .

نظرات

لطفا دیدگاه خودتون رو بیان کنید: