به گزارش یاشهید ،امتحان می شویم ، آزمون می دهیم و گرفتار ابتلائات می گردیم. عیار وجودی مان آشکار می شود در میانه همین آزمایشات الهی ، که چون رودی خروشان جاری و ساری اند در بستر آفرینش.در خلال یک زندگی.اگر پایه های اعتقادیمان را بر اساس رفتن و نماندن بنا نهاده باشیم ،اگر از سردیها دندان نفشاریم و از گرمیها به غفلت نرویم،آسان می شوند همه سختی هایی که ابرهای آسمان زندگی را تیره و تار میکنند.زود گذر می شوند همه مشکلاتی که طعم تلخ نرسیدن می دهند .واین است قانون عبور از یک گذرگاه موقت …
مصحف که بگشاییم ؛ در میان گنجینه ای از آیات الهی ، سخنی است از معبود که « و هرآینه حتماً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی … آزمایش می کنیم»و چه آسان می شود وقتی بپنداریم در میان همه معر که های زندگی، اوست که فقط ما را می نگرد و می نگارد …
ما مسافران ابدیتیم.راهیان قله های کمال.ره توشه رهسپاریمان ، جوابهایی است ،به تک تک آزمون های روزگار .ره نشانمان اگر ستاره ای باشد از آسمان ایثار برده ایم.اگر آویزه گوشمان ، سخنی باشد از وادی به خدا رسیدگان، پیروزیم .گوش که پسپاریم ، آوای خوش دستگیریشان را از میان جملات بر جا مانده شان خواهیم شنید.خوب گوش فرا دهید، آیا صدای لبیکشان را نمی شنوید؟! …
“آیا مردم می پندارند که رها شده و امتحان نمی شوند، ما مسافرانی هستیم که به سرعت دربستر زمان گام می نهیم تا توشه ای برای ابدیت خود فراهم کنیم …“
بخشی از وصیت نامه شهید داوود دانش کهن
“گل به گل ، سنگ به سنگ این مرز و بوم جلوه ای از مقاومت ، ایثار و پیروزی رزمندگان شهید است و تاریخ نیز تا ابدیت گواه آن …”
بخشی از وصیت نامه شهید محمود دانش کهن
شهيد داوود دانشكهن زاده 15تير ماه سال1344 در خانوادهاي متوسط و مذهبي در تهران است.دوران کودکی اش را با فراگیری قران سپری نمود و پس از دوران دبیرستان ، در رشته مهندسي مواد پذيرفته شد، ولی عشق به فراگيري علوم ديني راه تحصيل او را تغيير داد. راهي حوزه علميه قم شد و به كسب علوم حوزوي پرداخت…
با آغاز جنگ تحميلي ودر در اولين حضورش در جبهه ، در منطقه عملیاتی خيبر مجروح شد، وسرانجام در تاريخ دوم تير ماه 1365 در جزيره مجنون بر اثر اصابت تركش خمپاره عاشقانه به نداي اباعبدالله الحسين(ع) لبيك گفت و پيكر پاكش در قطعه /28ردیف104/شماره 13آرام گرفت.برادرش شهید محمود دانش کهن نیز در حالی که دانش آموزی 16 ساله بود درست 7 ماه بعد از شهادت برادر در شلمچه ، درهای شهادت برویش گشوده شد ورسیدن به کمال شد سهم جانش و قطعه28/ ردیف105/ شماره13 شد سهم جسم خاکی به امانت نهاده اش …
روحشان شاد و راهشان پر رهرو
لطفا دیدگاه خودتون رو بیان کنید: