در عملیاتی شهید چمران زخمی شد و او را به درمانگاه بردیم. ستون پنجم به دشمن اطلاع داد و خبر رسید که آنها میخواهند محل استقرار چمران را بمباران کنند. ما او را به سرعت از درمانگاه خارج کردیم …
به گزارش یاشهید،مهدی عبداللهی، جانباز شیمیایی و یکی از سربازان عملیات آزادسازی شهر سوسنگرد در حاشیه بازدید از مناطق جنگی استان خوزستان گفت:همه رزمندگان که هنوز به پای آرمانهای دفاع مقدس ایستادهاند، به یک نیت به مبارزه با ارتش عراق رفته بودند. میتوان از خاطرات تک تک آنها یک کتاب نوشت.
وی با اشاره به اینکه بعد از 20 سال هنوز ترکشهای زیادی در بدنش وجود دارد، گفت: برخی از این ترکشها را به تازگی از بدن من بیرون آوردهاند. بعضی از این ترکشها هنوز هم در صورت و بخشهایی از بدن من هستند. حتی برای خارج کردن ترکشها دکترها نمیتوانند بیهوشی کامل برای من انجام دهند. آنها گفتهاند به دلیل شیمیایی بودن من، در صورت بیهوشی امکان بازگشت به زندگی برای من کم میشود. یکی از ترکشها که پشت گردن من قرار داشت، در فاصله چند میلیمتری نخاع بود. دکترها بعد از مشخص شدن این وضعیت من را به بیمارستان برای عمل منتقل کردند.
این جانباز شیمیایی ادامه داد: وجب به وجب هویزه، طلائیه، پادگان حمید و مکانهای دیگر این دیار برای ما خاطره است. وجب به وجب این خاک گلوله و خمپاره به خود دیده است.
عبداللهی با اشاره به شهید تجلایی که از فرماندهان سوسنگرد بود، به بازگویی خاطراتی از شهید مصطفی چمران پرداخت و گفت: چمران حتی شناسایی افراد بزرگی مثل تجلایی را نیز قبول نداشت و تا خودش موقعیتها را نمیدید و آنها را شناسایی نمیکرد، جان بچهها را به خطر نمیانداخت. چمران هیچگاه با رزمندگان به تلخی صحبت نمیکرد و همواره برای صدا کردن آنها از کلمهای مانند عزیزم استفاده میکرد.
وی افزود: چمران جملهای دارد که میگوید ما هیچگاه انقلاب نکردیم که چیزی را از انقلاب بخواهیم بلکه انقلاب کردیم که جان و مالمان را فدا کنیم. او همین طور هم خودش را برای اسلام فدا کرد. شهید چمران همواره میگفت که هیچگاه برای من سنگ قبر نگذارید. در عملیاتی شهید چمران زخمی شد و او را به درمانگاه بردیم. ستون پنجم به دشمن اطلاع داد و خبر رسید که آنها میخواهند محل استقرار چمران را بمباران کنند. ما او را به سرعت از درمانگاه خارج کردیم، وقتی که خواستیم چمران را به مکان جدید منتقل کنیم برخی از مسئولان ارتش برای اتاق جدید او کولری قرار دادند. چمران به آنها اعتراض کرد و آنها را مجبور کرد که آن کولر را بردارند. اعتراض او به این دلیل بود که این امکانات برای دیگر رزمندگان فراهم نبود.
لطفا دیدگاه خودتون رو بیان کنید: