یـا شـهـیـد
۲۰ دی ۱۴۰۱
574

شهید حسن سروی؛ مجنونی که تاب و تحمل در قفس دنیا را نداشت

به گزارش یاشهید، بمناسبت سی و ششمین سالگرد عروج آسمانی شهید حسن سروی بخشی از حالات و خصوصیات اخلاقی شهید گرانقدر محضر مخاطبین تقدیم می شود. شهید حسن سروی در چهارم شهریور ماه 1349 چشم به جهانی گشود. دوران پر نشاط کودکی را سپری نمود و پا به دنیای نوجوانی گذاشت.   شهید حسن سروی […]

به گزارش یاشهید، بمناسبت سی و ششمین سالگرد عروج آسمانی شهید حسن سروی بخشی از حالات و خصوصیات اخلاقی شهید گرانقدر محضر مخاطبین تقدیم می شود.

شهید حسن سروی در چهارم شهریور ماه 1349 چشم به جهانی گشود. دوران پر نشاط کودکی را سپری نمود و پا به دنیای نوجوانی گذاشت.

 

شهید حسن سروی از همان اوان جوانی علاقه وافری به مراسم عزاداری و نوحه خوانی داشت و با سن کمی که داشت ، علاقه ای عجیب به ائمه علیهم السلام به خصوص حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام داشت .

دوران تحصیلات راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مفید ، با موفقیت سپری نمود و سپس برای ادامه تحصیل در دوره نظری ، در دبیرستان مفید ثبت نام نمود . ورود به دبیرستان مفید و آشنایی شهید حسن سروی با دوستان هم دوره اش از جمله شهید محسن مشایخی ، شهید علی رضا رجبیانی ، شهید علی رضا ربیعی ، شهید مسعودی و همچنین برادر جلال مقصودی که می توان گفت  یکی از یادگارهای دوران تحصیل شهید حسن سروی است ، کمالاتی دیگر بر کمالات والای این شهید افزود.

 

 

حسن، یکی دیگر از آن شهدایی بود که برای رسیدن به معشوق خویش همانند مجنونی بود که خال و هوای خود را نمی فهمید و به حقیقت دیگر ،  تاب و تحمل در قفس دنیا را نداشت و برای خلاص شدن از این زندان تاریک ، هستی اش را به جانان تسلیم نمود . شاید نتوان خصوصیات بارز این شهید عزیز را بیان نمود و به راستی قلم عاجز است . اما چه خوب است در حد توان بیانگر واقعیاتی که در وجود این شهید بزرگوار موج می زد ، باشیم.

 

خصوصیات اخلاقی و روحی شهید سروی

یکی از بارزترین ویژگی های شهید حسن سروی ، اهمیت فوق العاده اش به نماز بود . حتی المقدور نمازهایش را اول وقت به جا می آورد . تواضع و خضوعی که این شهید عزیز در برابر محبوب خویش در هنگام نماز داشت وصف ناشدنی است و آنچنان خضوع و خشوع از وجودش می بارید که گویی به حقیقت ، مولای خود را نظاره می کند.

 

 

 

این شهید بزرگوار بسیار مهربان و رقیق القلب بود . ساده می پوشید و ساده می زیست  . آنقدر سخاوتمند و بخشنده بود که آنچه را که داشت ، به خصوص آنچه که مورد علاقه اش بود را بدون هیچگونه مضایقه ای به دیگران تقدیم می کرد . یکی دیگر از ویژگی های این شهید عزیز ، عشق و علاقه وافر او به حضرت امام (ره) ، این فرزند راستین اسلام بود و به راستی عاشق و مدافع بر حق آن امام عزیز بود .

آن شهید عزیز به نماز جمعه اهمیت می داد و می کوشید که حتماً در نماز پرشکوه جمعه حضور پیدا کند . نسبت به مسئله حجاب بسیار دقیق بود و دائماً به اهل خانه سفارش می نمود که در حفظ حجاب اسلامی کوشا باشند .

عشق و حبّ و علاقه این شهید بزرگوار نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام آنقدر زیاد بود که عزاداری ها و سینه زنی ها و شرکتش در مجالس نوحه خوانی ، حکایت آن همه ارادت را داشت . اکثر شب های جمعه را در مراسم دعای کمیل شرکت می کرد .

آنقدر به تهذیب نفس و محاسبه اعمال اهمیت می داد که حتی خود را ملزم به گرفتن روزه های مستحبی نموده بود و دائماً در حال مراقبت و حساب کشی از نفسش می بود.

 

 

این شهید عزیز و بزرگوار در عین حال که به عبادات و انجام فرایض می پرداخت ، در کنار این اعمال به تحصیل علم نیز اهمیت می داد و با عشق و پشتکار درس می خواند . در سال های اول و دوم دبیرستان بود که عشق به جبهه سراسر وجود این شهید عزیز را فرا گرفت و به همین سبب این شهید عزیز با آنکه در اثنای سال تحصیلی بود ولی در اسرع وقت ، خود را به پایگاه های مقاومت بسیج معرفی و ثبت نام نمود . از طریق پایگاه های مقاومت به پایگاه مقداد معرفی شده و برای فراگیری آموزش های نظامی به اتفاق برادرش به یکی از پادگان ها معرفی شد ولی از آنجایی که سن این شهید عزیز اقتضا نمی کرد ، مسئولین پایگاه ، این شهید عزیز را مرخص نموده و به ایشان گفتند که باید تا یک سال دیگر صبر کند تا سنش به سن قانونی برسد ولی تحمل این امر برای شهید عزیزمان غیر ممکن بود و عشق  او برای اعزام به جبهه بیش از این ها بود ، لذا این شهید عزیز برای این که موفق شود ، خیلی کوشید و بعد از مشورت با چند تن از دوستان نزدیک تصمیم گرفت که تغییراتی در شناسنامه اش بدهدو خلاصه بعد از موفق شدن و دیدن آموزش های نها یی ، به جبهه ، این سرای عشق و آزادگی ، عزیمت نمود .

بعد از چندین بار که به جبهه رفت ، برای آخرین بار که  به مرخصی آمد  اوایل سال تحصیلی بود و آن شهید دانش آموز سال سوم دبیرستان بود که از ایشان خواسته شد بماند و به تحصیلش ادامه دهد ، اما شاید نتوان درک کرد ، زیرا این شهید عزیز مجنونی بود که دیگر تحمل زندگی در این زندان برایش امکان نداشت . شاید نتوان حالات والای آن شهید را قبل از آخرین عزیمتش به جبهه بیان کرد . حالی عجیب داشت و دگرگون شده بود . تاب و تحمل را از کف داده بود و انتظار وصال یار ، او را آنچنان شیفته و شیدا نموده بود که گویی دنیا و دنیائیان را نمی بیند.

 

 

آری در دنیا هرگز نتوان درک شهید کرد ، چرا که «« لا یدرک ولا تصوف »» است . او رفت و شهد گوارای شهادت را عاشقانه نوشید و به جانان پیوست .

از روحیات و خلقیات والای شهید حسن سروی در سرای عشق و شهادت – جبهه – بیانات زیادی از زبان دوستان همرزمش نقل شده است : این شهید عزیز علاوه بر آن که از عزمی راسخ و شجاعتی عظیم برخوردار بود ، دارای سعه صدر و عطوفتی خاص بود .

یکی از ویژگی هایی که در این شهید بزرگوار دیده می شد ، علاقه ای بود که به رسیدگی و انجام امور رزمندگان داشت ، در حقیقت از جمله کارهای شهید عزیزمان که به اتفاق شهید علی رضا رجبیانی که یکی از صمیمی ترین و هم رازترین رفقای شهید حسن سروی به شمار می رفت ، انجام می داد این بود که شبانه سنگرهای برادران رزمنده را مرتب نموده و حتی به شستن لباس ها و ظروف این عزیزان می پرداختند.

 

 

 

یکی دیگر از ویژگی های شهید والامقام اهمیتی بود که برای دروسش قائل می شد و در اولین فرصت ممکن و یا فراغت از کارها به اتفاق سایر دوستان به دروس مربوطه می پرداخت .

از دیگر خصوصیت مهم این عبد خالص و عاشق وصال حق ، می توان از نمازهای شبانه و عبادت های مخفیانه آن عزیز نام برد . آری یاران همسنگرش او را ساجد یافته بودند و شاهد اشک هایی بودند که بر چهره پاک آن شهید جاری می گشت . نجواهای او با محبوب خویش حاکی از عشق او به مولایش بود ، بله این شهید بزرگوار نیز مانند سایر شهدا که از سرور آزادگان حضرت حسین ابن علی علیه السلام درس خلوص و آزادگی آموخته بودند ، مصداق حدیث شریف «« زهاد اللیل و اسد النهار »» بود . آری حسن رفت و به خیل حسینیان پیوست و وصال معشوق را عاشقانه لبیک گفت.

و در پایان عمر شریفش، روح مطهر این شهید در تاریخ 22 دیماه سال 1365 در دریاچه ماهی شلمچه با اصابت گلوله به شهادت رسید و به دیدار معبود شتافت و پیکر مطهرش در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.

نظرات

لطفا دیدگاه خودتون رو بیان کنید: